منم این خسته دل درمانده
به تو بیگانه پناه اورده
منم ان از همه دنیا رانده
در رهت هستی خود گم کرده
از ته کوچه مرا میبینی
می شناسی ام ودر می بندی
شاید ای با غم من بیگانه
بر من از پنجره ای میخندی
منم این خسته دل درمانده
به تو بیگانه پناه اورده
منم ان از همه دنیا رانده
در رهت هستی خود گم کرده
از ته کوچه مرا میبینی
می شناسی ام ودر می بندی
شاید ای با غم من بیگانه
بر من از پنجره ای میخندی