اون که تموم هستیمو فرش به زیر پا میکرد وقتی به بن بست میرسید
اسم منو صدا میکرد. من که خیال میکردم اون نیمه دیگر منه نمیدونستم
اینجوری خنجرو از پشت میزنه زخم من از بیگانه نیست زخم من از رفیقمه قد یه دریا گریه
هم برای چشم من کمه سالار قصه های من دل رو به زخم
نشوند و رفت توی اجاق چشم من اشک منو سوزوند و رفت
. . .
وقتی به بن بست می رسید اسم منو صدا میکرد
من که خیال میکردم اون نیمه دیگر منه
نمیدونستم اینجوری خنجرو از پشت میزنه
زخم من از بیگانه نیست زخم من از رفیقمه
قد یه دریا گریه هم برای چشم من کمه
سالار قصه های من دل رو به زخم نشوند و رفت
توی اجاق چشم من اشک منو سوزوند و رفت
حالا منم غربت نشین غربت نشین یک رفیق
سراپا اتشم از این زخم جگر سوز عمیق
من که خیال میکردم اون نیمه دیگر منه
نمیدونستم اینجوری خنجرو از پشت میزنه
زخم من از بیگانه نیست زخم من از رفیقمه
قد یه دریا گریه هم برای چشم من کمه
https://www.myeasymusic.ir