متن مداحی
خسته دل و بی تابم، قاصدك اربابم
چه بی كس و پر شكسته ام
بسته شده این زندان، در قفس نامردان
زسوز دل می نالم
ز یاد طفلان تو به حال جان كندنم ز بام دارالجفا تو را صدا می زنم
حسین اهل كوفه وفا ندارد میا کوفی از تو حیا ندارد
در شب پریشانی، نیمه شب بارانی
به یاد تو ناله می زنم
در بدر مهمانی مهمانی، منتظر قربانی
برای خود قبر می كنم
نشانه ها بر بدن زخاطرات سفر پسر عمو جان بیا مرا از اینجا ببر
طعنه، دل آل امیه ام من میا نگران رقیه ام من
حسین اهل كوفه وفا ندارد میا کوفی از تو حیا ندارد
پر زنم از این بالا، می شنوم از حالا
صدای طفلان مضطرت
بی كسم و غمگینم، در همه جا میبینم
به روی سر نیزه ها سرت
كنون كه آواره ای میان صحرا حسین مرا حلالم نما عزیز زهرا حسین
حسین، جان طفلان بی گناهت میا، كوفه گردیده قتلگاهت
حسین اهل كوفه وفا ندارد میا کوفی از تو حیا ندارد
حسین ای نگارم عزیز زهرا حسین بی قرارم عزیز زهرا
حسین بیایی خواهرت اسیره میا همه ها بچه هات میمیرن
حسین اهل كوفه وفا ندارد میا کوفی از تو حیا ندارد
منبع:
http://abaraatahowra.mihanblog.com