امان از غریبی امان از جدایی
کجایی تو ای یار خوبم کجایی
شب از نیمه رد شد ندارم قراری
مگر بامن امشب قراری نداری
امان از غریبی امان از جدایی
کجایی تو ای یار خوبم کجایی
شب از نیمه رد شد ندارم قراری
مگر بامن امشب قراری نداری
می می خوام سر بذاری تو باز روی شونم
می خوام پک کنی اشک و از روی گونم
عوض کن جای من با پیرهنت رو
می خوام سر بذاری تو باز روی شونم
می خوام پاک کنی اشک و از روی گونم
بذار حلقه شه دست دور تن تو
بذار گر بگیرم تو آتیش چشمات
خرابم کنی این بار به جادوی حرفات
عمل کن تو امشب به قولی که دادی
یه کم ارج از حد یه کم غیر عادی
بذار گر بگیرم تو آتیش چشمات
خرابم کن این بار به جادوی حرفات
عمل کن تو امشب به قولی که دادی
یه کم ارج از حد یه کم غیر عادی
می دونم چی می خوای و طاقت نداری
میخوای تا یک بوسه رو لب هام بذاری
می دونی چی می خوام و طاقت ندارم
میخوام تا یک بوسه رو لب هات بذارم