خوش آمده یی مادر بر سنگ مزارم
خوش آمده یی بنشین یکدم به کنارم
باز آمدی و بوی تو را گرفته خاکم
از اشک دو دیده ی تو من شسته و پاکم
بس کن دگر این زاری ، لبخند بزن گاهی
حرفی بزن از هر کس ،از هرچه که آگاهی
مادر تو بگو که مرگ من با تو چه کرد
ای وای بی من چه می کنی با این درد